به مناسبت هفته پژوهش و فناوری، نشست علمی – تخصصی«مهاجران افغانستانی در آموزش و بازار کار ایران» بهصورت وبینار در روز چهارشنبه 26 آذرماه توسط مؤسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور با حضور آقایان دکتر غلامعلی فرجادی، اقتصاددان و دانشیار مؤسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی، و دکتر رسول صادقی، دانشیار جمعیتشناسی دانشگاه تهران و رئیس مؤسسه مطالعات جمعیتی کشور برگزار شد.
در ابتدای جلسه آقای دکتر صادقی، به این نکته اشاره کردند که مهاجرت و حرکات جمعیتی بین مرزها، گرچه سابقه دیرینه به پهنای تاریخ بشر دارد، اما در نیم قرن اخیر است که حجم و میزان آن افزایشی سریع، مطالعه و سیاستگذاری آن اهمیت فزایندهای یافته است. امروزه مهاجرت به موضوع مهم و کلیدی در مباحثات و سیاستهای عمومی در عرصه داخلی و بین المللی تبدیل شده است. مهاجرت افغانستانیها يكي از بزرگترين جابجاييها و حرکات مهاجرتی تاريخ معاصر است. در اوایل دهه 1360 هجری شمسی، حدود یک سوم جمعیت افغانستان (بیش از هفت ميليون نفر) كشور خود را ترك كردند و عمدتاً به کشورهای همسایه، ایران و پاکستان، مهاجرت کردند. حضور چهار دهه مهاجران افغانستانی در ایران با تغییرات اجتماعی قابل توجهی همراه بوده است. بنابراین، بررسی برخی از ابعاد این تغییرات نظیر ادغام آموزشی و شغلی مهاجران افغانستانی در جامعه ایران یکی از مهمترین حوزههای تحقيقاتي و سیاستگذاری است که در این جلسه به ارائه یافتهها و نتایج پژوهشی انجام گرفته در سالهای اخیر در این زمینه پرداخته میشود.
در ادامه جلسه، آقای دکتر فرجادی، سخنرانی خود را پیرامون وضعیت اشتغال مهاجران افغانستانی و تأثیر آن بر بیکاری در ایران آغاز کردند. ایشان به ميزان مشاركت اقتصادي بالاتر مردان مهاجر افغانستاني در مقايسه با مردان ايراني اشاره کردند و گفتند در مقابل، براي زنان، ميزان مشاركت اقتصادي ايرانيها بيشتر از زنان افغانستاني است. همچنين، در درون اجتماع افغانستانيها مردان نسل اول بیشتر از مردان نسل دوم و در مقابل زنان نسل دوم بیشتر از زنان نسل اول از مشاركت اقتصادی در بازار كار برخوردارند. ميزانهاي بالاتر مشاركت اقتصادي و پايينتر بيكاري مردان افغانستاني، بیانگر اهميت استراتژيهاي معيشتي در ميان مهاجران افغانستاني میباشد. با اینحال، مهاجران افغانستانی تأثیری بر افزایش بیکاری در ایران ندارند، زیرا بیکاری در ایران عمدتاً در استانهای غربی کشور و در میان افراد با تحصیلات دانشگاهی شیوع بیشتری دارند، در حالی که مهاجران افغانستانی در مشاغل سطح پایین و بدون مهارت مشغولند و همچنین، مهاجران حضور کمرنگی در مناطق غرب کشور که بیکاری بالایی را تجربه میکنند، دارند. بنابراین، با توجه به اینکه نسبت زیادی از مهاجران افغانستانی، بیسواد یا تحصیلات پایینی دارند، اکثریت آنها کارگران غیرماهری هستند و مشاغلی را انجام میدهند که نیازی به مهارت ندارد. با توجه به این شرایط، نمیتوان میزان بیکاری را که عمدتاً در میان افراد تحصیلکرده و نیروی کار ماهر کشور است را ناشی از حضور نیروی کار افغانستانی در ایران قلمداد کرد.
سپس آقای دکتر صادقی، با سخنرانی پیرامون ادغام آموزشی و تحصیلی مهاجران افغانستانی در ایران به خدمات ارزشمند جمهوری اسلامی ایران در چند دهه گذشته در حوزه آموزش به کودکان افغانستانی اشاره کردند. یکی از نشانگرهای مهم ادغام آموزشی مهاجران افغانستانی در جامعه ایران، افزایش محسوس و سریع میزان باسوادی آنها در نتیجه دسترسی به آموزش رسمی است. هنگام ورود پناهندگان افغانستاني به ایران (سال 1358)، کمتر از 10 درصدشان باسواد بودهاند. اما بعد از چهار دهه میزان باسوادی آنها به 64 درصد در سال 1395 افزایش یافته است. همچنین، تفاوتهای بین نسلی محسوسی به لحاظ سواد و آموزش در میان مهاجران افغانستانی در ایران رخ داده است. نسل دوم مهاجران با تفاوت چشمگیری نسبت به نسل اول قرار گرفته و بهلحاظ میزان باسوادی به ایرانیها نزدیک شده است. بهعلاوه، جوانان افغانستانی در ایران در مقایسه با والدین خود تحرک صعودی قابل چشمگیری در حوزه آموزش و تحصیل داشتهاند. همچنین، تعداد روزافزونی از مهاجران افغانستانی به آموزش عالی دسترسی پیدا کرده و در حال حاضر حدود 35 هزار دانشجوی خارجی که عمدتاً افغانستانی هستند در دانشگاههای ایران مشغول به تحصیل هستند. عليرغم بهبود وضعيت و پيشرفت آموزشی و تحصيلي کودکان و فرزندان پناهندگان در ایران، شكاف آموزشی و تحصيلي با همتايان ايراني هنوز وجود دارد. در تحليل این تفاوتها و نابرابريها چهار عامل مهم و كليدي را میتوان شامل؛ خاستگاه اقتصادي- اجتماعي خانواده، هنجارهای فرهنگي، اثرات نهادي و سیاستها و حمایتهای مالی اندک بینالمللی برشمردند.
در پایان جلسه، تعدادی از شرکت کنندگان سؤالاتی را مطرح کردند و سخنرانان به آنها پاسخ دادند.
ثبت دیدگاه